logo
سوالات پیش از خرید نیکولند
سوالات پرتکرار

سلام به روی ماهت

جواب سوالات رو میتونی اینجا پیدا کنی

اگر نبود میتونی بهمون زنگ بزنی، خوشحال میشیم صدای زیبات رو بشنویم

کالاهای موردنظرت رو به سبدخریدت اضافه کن، شماره موبایلت رو وارد کن، نوع ارسالت رو انتخاب کن، آدرست رو وارد کن، نحوه پرداختت رو انتخاب کن، بعد از تکمیل خرید و پرداخت، ازطرف سایت نیکولند برات پیامک ثبت سفارش میاد.

هزینه ارسال با پست پیشتاز به سراسر ایران 45000 تومان

هزینه ارسال با پیک فقط مخصوص تهران 59000 تومان

اگر پست رو انتخاب کردی، دو تا شش روزکاری بعد از ثبت سفارش بسته به دستت میرسه.

و اگر پیک رو انتخاب کردی، در زمان انتخابی خودت بسته به دستت میرسه.

جواب سوالتو پیدا نکردی؟

بهمون زنگ بزن

44167250 - 021

magnifier
Loading...

کتاب ماه نیکو - چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد - روز هشتم

شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۰۳:۳۰:۴۷
 کتاب ماه نیکو - چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد - روز هشتم

 

قسمت بعدی کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد را با هم بخوانیم smiley

 

خلاصه داستان :

هو خطر را به جان خرید و مشتاقانه به درون مارپیچ نگاه کرد. در مورد این که چطور خودش را به این وضع انداخته بود فکر کرد. او باور کرده بود که ممکن نیست در مارپیچ پنیری باشد یا ممکن نیست آن را پیداکند. این افکار ترسناک او را خشک و بی حرکت می کردند و می کشتند.

هولبخند زد و می دانست که هم از خودش می پرشد : " چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد ؟"

اما هو از خودش می پرسید : " چرا زودتر بلند نشدم و به دنبال پنیر راه نیفتادم؟ "

 

در حالی که وارد مارپیچ می شد، به عقب نگاه کرد، به جایی که از آن آمده بود و آرامش آن مکان را حس کرد. حس می کرد که به سمت آن قلمرو آشنا کشیده می شود، اگرچه مدتی بود در آنجا پنیری پیدا نکرده بود.

او مضطرب تر شد و از خودش پرسید واقعا دلش می خواهد به درون مارپیچ برود یا نه ؟

هو جمله ای را روی دیوار نوشت و به آن اندیشید :

اگر نمی ترسیدی، چه می کردی ؟

 

تفکر در داستان :

وقتی حرکت می کنیم تازه می فهمیم که قبل از حرکت در چه وضعیت ترسناکی قرار داشتیم و وقتی که بیشتر فکر می کنیم می بینیم دلیل قرار گرفتن و ماندن در آن شرایط ترسناک چه بوده است. می فهمیم که ما باور کردیم که در تغییر موفقیتی وجود ندارد و اصلا امکان ندارد که ما موفق شویم. این باور ما را سر جایمان میخکوب می کند و اجازه حرکت کردن به ما نمی دهد اما اگر بتوانیم این را تغییر دهیم می توانیم به جلو برویم و رشد کنیم.

وقتی شروع به حرکت می کنیم حس عجیبی ما را به سمت شرایط قبلی می کشد به طوری که احساس می کنیم شرایط جدید بسیار ترسناک و عجیب است و ما توان تحمل آن را نداریم. اما وقتی کمی به جلو می رویم تمام ترس هایمان از بین می رود و از شرایط جدید لذت می بریم.

وقتی که شک داریم بین ماندن و رفتن باید این سوال را از خودمان بپرسیم که اگر نمی ترسیدی، چه می کردی ؟

 

heartبا هم کتاب بخونیم heart

 

مطالعه کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد از اسپنسر جانسون در مورد تغییرات زندگی و نحوه برخورد با تغییرات

 

نظرات chat تعداد:صفر عدد


نیکولندی جان با ثبت نظر میتونی امتیاز دریافت کنی

Loading...
نمایش بیشتر
Some text some message..